Mehti - Edalat [tekst, tłumaczenie i interpretacja piosenki]

[ قسمت اول : مهتی ]

عدالت ، بنویس رو کاغذ ، بشکافش ، خوب ببین
عدالت ، یه عده آلت تو دست گرفتن بکنن تو حقّ من تو حقّ تو
ببینم ، مرد اونه که لباس مردونه بپوشه ؟
یا اونی که شیر از گنجشک میدوشه
کس ننش جماعت پاورقی
سنگ جلو پای قهرمان قصّه میندازن تا یه روان پریش
نباشه عوام فریب
شیتیل گورخر ها واسه تماشای رنگین کمون اشک منو کرد تموم
دیشب یه سوسک رو زخمی کردم ، بچه هاش به نام زدن فردا رو
فشار زوری بود ، ریدم ببین البته چند تا شیر دیدم بینشون
گفتن میخوای راحت باشی همرنگ همه باش مثل آیینه
عدالت توی قصّه قابه
کاش مردم هنرمند بودن ، نه هنرمندا به اجبار مردمی کار کنن
مغز عوام جاشه توی لحاف تشک
اگه یه روز همه خاص شدن تو عام باش

[ همخوان : مهتی : x2 ]

عدالت بین تخمای منم نیست
یکیش بالاِ یکی پایین
عدالت جاش همینجاست ، خوابه لا بیت
شهر رو گشتم توش نبود
کتاب قانون یه مشت متن کمدی بود
عدالت عدالت

[ بخش دوم : نیما پارس ]

عدالت یعنی اینکه شهر من پرِ از پراید و چند نفری سوار بنزن
تهران رو بنگر از شمالش بهتر
اگه دیدی حتماّ برو یه سری بهگر
چرا؟ چون مریضی ، تب داری ، هزیونِ
چرا؟ چون تشنج تب میتونه حتی کورت کنه
عدالت یعنی سهم باکره بیشتر از فاحشست توی عشق
چون میده از عقب و رازدارِ توی عیش
عدالت مثل ولیعصر ، یه روز مترش کن از پایین به بالا
عدالت مثل فرضیه است ، خرید و فروش میشه مثل کالا
عدالت رو رفتگر میده خوب تشخیص
از لای آشغالا میشه عدل رو بهتر دید
عدالت یعنی معلوله جنسی ، بچه ی دوتا انسان سالم
عدل پایه و ذاتا مشکل داره ، از ظاهر و باطن
امّا هرچی که هست معنی اصلیش پیدا نیست
شایدم سلطان نمیخواد ، شایدم تو این دنیاش نیست

[ همخوان : مهتی : x2 ]